.jpg)
دلبرا ، در دل سخت تو وفا نیست چرا
کافران را دل نرم است و تو را نیست چرا
بر درت سگ ، وطنی دارد و مــا را نه ، که چه
به سگانت نظری هست و به مانیست چرا
هر که قتلی بکند کشته بهایی بدهد
تو مرا کشتی و امید بها نیست چرا
خون مـــن ریزی و چشم تو روا میدارد
بوسهای خواهم و گویی که روا نیست چرا
شهریان را به غریبان نظری باشد و من
دیدم این قاعده در شهر شمـا نیست ، چرا
من و زلف تو قرینیم به سرگردانی
من ز تو دورم و او از تو جدا نیست چرا
دیگران را همه نزدیک تو را هست و قبول
اوحدی را ز میان راه وفا نیست چرا
((اوحدی مراغه ای))
برچسب ها: اشعار اوحدی مراغه ای , شاعرانه اوحدی مراغه ای , شعر , شاعرانه
تاريخ : سه شنبه ۲۰ مرداد ۱۳۹۴ | 15:35 | نویسنده : محمد شیرین زاده |
.: Weblog Themes By Pichak :.
























