
بيا باهم قرارى بگذاريم
پشتِ همان قول هاى قشنگِ
روزهاى خوش ِبيخبرى
همان روزهايي كه
تو بودى ساراى قصه ى من
باهمان عروسكِ آبى نگاهِ چسبيده ب جانت
و من بودم وهمان غرورِ اغوا كننده اى كه
مرا مى برد
تا اولين داراى كتاب زندگى تو باشم
بيا مثل آن روزها
پشت ابرها
زير پاى ماه
كنار همان ستاره ى روشن
كه با پرتوى خورشيد
چون كوره اى گداخته است
قرارمان را بابارانى ازبوسه
محكم كنيم
باور كن ...!
خدا هم مى داند
در پرتوى اين همه احساس
معجزه ى عشق
تاثير گذار تر از
آيه هاى اوست.
((مجيد فربد))
برچسب ها: مجيد فربد , اشعار مجيد فربد , شاعرانه مجيد فربد , شعر ناب
تاريخ : چهارشنبه ۲ فروردین ۱۴۰۲ | 3:2 | نویسنده : محمد شیرین زاده |
.: Weblog Themes By Pichak :.
























