
در آن شبِ سرد پاییز ، آهنگ سفر می کردی
از رهگذری محنت خیز ، دیدم که گذر می کردی
درد عشق و انتظار ، دارم زان شب یادگار
تو رفتی و دلم غمین شد ، قرینِ آهِ آتشین شد
آز آن شبی که برنگشتی
جهان که شادی آفرین بود، به چشمِ من غم آفرین شد
آز آن شبی که برنگشتی
در آن شبِ سرد پاییز ، آهنگ سفر می کردی
از رهگذری محنت خیز ، دیدم که گذر می کردی
آز آن شب سرد خزان شب ها گذشته ،
داستانِ باده و مینا گذشته
روزگاری بر منِ تنها نشسته
روزگاری بر منِ تنها نشسته
تو رفتی و دلم غمین شد ، قرینِ آهِ آتشین شد
آز آن شبی که برنگشتی
جهان که شادی آفرین بود،
به چشمِ من غم آفرین شد
آز آن شبی که برنگشتی
((تورج نگهبان))
گروه شعر های باران خورده در تلگرام👇
برچسب ها: تورج نگهبان , اشعار تورج نگهبان , شعر پاییز , شعر پاییزی
.: Weblog Themes By Pichak :.
























