
شک نکن
به من
به زنی که از تابستان
خیس و خزه بسته به تنهایی اش می خزد
جایی باران باریده است
و مثل تمام صحنه های قتل
همه ردها
به دوست داشتن تو می رسد
که هر شب
به صحنه جرم مشترکمان برمی گشتی
درست روبه روی پنجره ای که خواب ماه دیده بودی
و از رودهای فاصله
قایقی خالی گذرمی کرد
با بادبانی از دستمال های مخمل آبی
شک نکن به من
به این لباس های کاغذی خیس
حتی وقتی در صفحه حوادث غرق می شوی
((سمیرا کرمی))
برچسب ها: سمیرا کرمی , اشعار سمیرا کرمی , شعر عاشقانه , عاشقانه آرام
تاريخ : سه شنبه ۷ اردیبهشت ۱۳۹۵ | 4:44 | نویسنده : محمد شیرین زاده |
.: Weblog Themes By Pichak :.
























