
شنيدم که چون قوی زيبا بميرد
فريبنده زاد و فريبا بميرد
شب مرگ تنها نشيند به موجی
رود گوشه ای دور و تنها بميرد
در آن گوشه چندان غزل خوانَد آن شب
که خود در ميان غزلها بميرد
گروهی بر آنند کاين مرغ شيدا
کجا عاشقی کرد آنجا بميرد
شب مرگ از بيم آنجا شتابد
که از مرگ غافل شود تا بميرد
من اين نکته گيرم که باور نکردم
نديدم که قویی به صحرا بميرد
چو روزی ز آغوش دريا برآمد
شبي هم در آغوش دريا بميرد
تو دريای من بودی آغوش وا کن
که می خواهد اين قوی زيبا بميرد
((مهدی حمیدی شیرازی))
گروه شعر های باران خورده در تلگرام👇
برچسب ها: مهدی حمیدی شیرازی , اشعار مهدی حمیدی شیرازی , شعر قو , شعر آغوش
تاريخ : یکشنبه ۳۰ آذر ۱۳۹۹ | 1:46 | نویسنده : محمد شیرین زاده |
.: Weblog Themes By Pichak :.
























