
چرا مثل ما
دلتنگ نمی شوند ...
مگر شهرشان
شب ندارد؟
((محمود درويش))
ترجمه: محمد حمادی
👇👇👇
برچسب ها: محمود درويش , شعر عمق , شعر دوست داشتن , اشعار شاعران خارجی

به ناچار
عاشقت شدم...
نه برای آنکه زیباترینی، نه،
«برای آنکه عمیق ترینی»...
((محمود درويش))
برچسب ها: محمود درويش , شعر عمق , شعر دوست داشتن , اشعار شاعران خارجی

سلام به مادرم،
اولین وطن
و آخرین تبعیدگاه!
((محمود درويش))
برچسب ها: محمود درويش , شعر مادر , شعر روز مادر , اشعار محمود درويش

صبحِ امروز میخواستم
برایت گلهای بنفشه بخرم،
اما رفقا گرسنه بودند، برایشان نان خریدم
و برای تو شعری عاشقانه نوشتم.
((محمود درويش))
ترجمه: محمد حمادی
برچسب ها: محمود درويش , اشعار شاعران عرب زبان , شاعران عرب , شعر جهان

عشق یعنی سرزنشت کنم
و ملامتم کنی به خاطر خطاهای کوچک
و ببخشمت و ببخشیام
به خاطر خطاهای بزرگ
((محمود درويش))
برچسب ها: محمود درويش , اشعار محمود درويش , شعر عشق , شعرکده

عاشقان جهان متحد شويد
ولشكري عظيم سوي اين تاريكي بفرستيد
من تنها مانده ام
كسي نمانده كنارم
دارم تا آخرين قطره خونم شكنجه مي شوم
نه ماه مي تابد
نه ستاره اي مي گذرد
زمان تازيانه مي زند
همه جمع شويد
مي خواهيم در اين تاريكي بزرگ
چراغي روشن كنيم
مستانه به آسمان برويم
همه بياييد
جهان جاي عاشقان نيست
((محمود درويش))
مترجم : بابك شاكر
برچسب ها: شعر , محمود درويش , اشعار شاعران خارجی , شعر باران
.: Weblog Themes By Pichak :.

























