
قلبم پر از جوانه شده است
عشق کاشته ام
دعوتم کن به بلندای درخت آرزو
تا از شاخه هایش بوسه بچینیم
دعوتم کن به معبد ماه
تا شرابی به خاک حاصلخیزش بریزیم
و مست شویم
به ریشه های تازه ی عشق
در تمامی قلب من
به آهستگی، به زندگی
به انقلاب زندگی
دعوتم کن به انقلاب زندگی
دعوتم کن به دیوانه وار زیستنِ زندگی
قلبم پر از جوانه شده است
دعوتم کن…
به داستانی تازه دعوتم کن
((شیما سبحانی))
-
برچسب ها: شیما سبحانی , شعر عشق , اشعار شیما سبحانی , کانال شعر

دستهای تو آسمان سرم شدهاند
که در پاییز شکوفه دادهام
-
((شیما سبحانی))
-
👇👇👇
برچسب ها: شیما سبحانی , اشعار شیما سبحانی , کانال شیما سبحانی , شعرکده

دلم خلوتی ساده میخواهد
چند خطی شعر فروغ
با دو فنجان قهوه
كمی سكوت
و او
كه پايان هر قطعه دستش را زير چانه بزند و بگويد:
باز هم بخوان
((شیما سبحانی))
گروه شعر های باران خورده در تلگرام👇
برچسب ها: شیما سبحانی , اشعار شیما سبحانی , شعر کوتاه , شعر ناب

فصل ها گذشتند
و فاصله ريشه هايمان را از هم جدا نكرد
ما ديگر دور نمي شويم
آفتاب تابيده است
و من به تعداد روزهاي آينده
دوستت خواهم داشت
((شیما سبحانی))
برچسب ها: شیما سبحانی , اشعار شیما سبحانی , شعر کوتاه , شعر ناب
ساعتی بعدِ رفتنت
به کوچه میروم
در شهر پرسه میزنم
به عاشقانِ بازو به بازو تکیه داده مینگرم
به خانه بازمیگردم
برای کبوترها دانه میریزم
پردهها را میکشم
خودم را در خودم جمع میکنم
به دلم چنگ میاندازم
و تو را مییابم که در سلولهای تن بیقرار من،
آرام لمیدهای
((شیما سبحانی))
برچسب ها: شیما سبحانی , اشعار شیما سبحانی , شعر کوتاه , شعر ناب
با هر " دوستت دارمی"
که نمی گویی
پنجره ها ترک می خورند
باد می ترسد
پاییز بارانی ندارد
و درخت برگ نمی ریزد
تو با غرورت
نظم طبیعت را هم
برهم زده ای
((شیما سبحانی))
برچسب ها: شیما سبحانی , اشعار شیما سبحانی , شعر کوتاه , شعر ناب

اولین باران پاییز را به اولین بوسه ات
می توان تشبیه کرد
شیرین، گس و غمگین...
انگار که همین اول راه
دلواپس خشکسالی باشد
((شیما سبحانی))
برچسب ها: شیما سبحانی , اشعار شیما سبحانی , شعر کوتاه , شعر ناب

تو را به آرامشی پس از طوفان می برم
تو را به آغوش بهاری پس از زمستان می برم
من تو را به شروعی تا بی نهایت
به خلوتی بی اضطراب
به آرامشی پس از انتظار
و به همیشگی ماندنی بی دلهره می برم
تو اما
عاشقانه برگرد
((شیما سبحانی)
برچسب ها: شیما سبحانی , اشعار شیما سبحانی , شعر , شاعرانه آرام

زن ها عاشق نمی شوند
زن ها فدا می شوند
آنچنان در از جان گذشتگی
غرق می شوند
که از هوس های عاشقی دور می مانند...
((شیما سبحانی))
برچسب ها: شیما سبحانی , کانال اشعار شیما سبحانی , کانال شیما سبحانی , اشعار شیما سبحانی

سر و کله ی عشق که پیدا می شود،
بهمن ترین ماه سال هم
بوی بهارنارنج می گیرد.
((شیما سبحانی))
برچسب ها: شیما سبحانی , اشعار شیما سبحانی , شعر کوتاه , شعر ناب

می شود مخفیانه به باغ گریخت
پشت بوته ها قایم شد
به ماه نگاه کرد
و حرف های تازه زد
می شود برای رها شدن
پنجره را گشود
و راهی تازه پیدا کرد
می شود از درهای نیمه باز گذشت
و به زندگی سلامی دوباره داد
((شیما سبحانی))
برچسب ها: شیما سبحانی , کانال اشعار شیما سبحانی , اشعار شیما سبحانی , شعر کوتاه

آدمهای خیالباف همیشه حالشان خوب است.
با کسی که دوستش دارند، به میهمانی میروند،
چای مینوشند و میرقصند.
شادِ شادند.
کسی را که دوستش دارند همیشه هست.
نه میرود، نه میمیرد،
و نه خیانت بلد است.
آدم های خیالباف خوشبختترینند.
آنقدر فکر میکنند تا باورشان شود؛
و بالاخره هم روزی جذب میکنند آنچه را که میخواهند...
((شیما سبحانی))
برچسب ها: شیما سبحانی , اشعار شیما سبحانی , شعر کوتاه , شعر ناب

او مرا به کافه ای آبی دعوت کرد
برای نوشیدن
و زمزمه ای بی پایان
او مرا تنگ در آغوش گرفت
و به نام کوچکم صدا زد
انگار که از قعر جهنم
به باغی ابدی
دعوت شده باشم
رو به روی یکدیگر زانو زدیم
تن های خسته مان را
در هم پهن کردیم
و به شوق پرنده ای
در اوجِ پرواز
اندیشیدیم
به التهابِ داغِ شورانگیزِ
دو تن اعتماد کردیم
و برای همیشگی ماندنمان
به سجده افتادیم
((شیما سبحانی))
برچسب ها: شیما سبحانی , اشعار شیما سبحانی , شعر کوتاه , شعر ناب

قرار بود تو بروی پی تقدیر
من هم نبودنت را
بگذارم سر طاقچه
و برایت شعر ببافم
که تقدیر من هم آمد
و شاعری شدم
که به جای شعر
آمدن تو
الهامش می شود
کاش بدانم این جنون
کوچه ی چندمِ تقدیر است
((شیما سبحانی))
برچسب ها: شیما سبحانی , اشعار شیما سبحانی , شعر کوتاه , شعر ناب
عاشقت شدم که وقتی پاییز شد
و هر کسی رفت توی لاک خودش
کسی باشد که هوای این بی قراری ام را داشته باشد
عاشقت شدم که صبح های ابری بهانه ی لبخند باشی
که صدایت طعنه بزند به خش خش برگ ها
عاشقت شدم که شعرهایم مخاطب خاص داشته باشند
و آدم ها من و تو را با هم ورق بزنند
آن روز من به دلهره های بعد از نبودنت فکر نکردم
دلم خواست عاشقت شوم
تا رنگ فصل ها را ما تعیین کنیم.
((شیما سبحانی))
برچسب ها: شیما سبحانی , اشعار شیما سبحانی , شعر کوتاه , شعر ناب

این روزها بیش تر از همیشه
بال های آغوشم را می چینم
این روزها پر کشیدن دلم
کار این واژه ها را سخت کرده
در هر سطر پرنده ای می میرد
و در هر واژه بالی از تنش کنده می شود
تمامی این پرنده ها
می خواهند از دست هایم انتقام بگیرند
و من باز بیش تر از هر وقت دیگری دلم می خواهد از تو بنویسم
بگذار این بال ها آنقدر سطرها را پر کنند
و آنقدر این آغوش بال هایش بریزد
تا تو ببینی که یک دوستت دارم ساده
چه انتقام سختی از پرنده ها می گیرد
((شیما سبحانی))
برچسب ها: شیما سبحانی , اشعار شیما سبحانی , شعر کوتاه , شعر ناب

نمی شود تو باشی
و من روزهای نبودن عشق را
چوب خط بزنم
نمی شود تو باشی
و من بدانم که شب ها
قصه ی عشق را
زیر گوش کسی دیگر می خوانی
تو باشی
و من معمولی ترین آدم زندگی ات باشم
تو باشی
اما نه برای یک عاشقانه ی آرام
برای معمولی ترین رابطه ی دنیا
و من همیشه از چیزهای معمولی بیزار بوده ام
((شیما سبحانی))
برچسب ها: شیما سبحانی , اشعار شیما سبحانی , شعر های زیبا , شعرکده

این غروبِ بی تو
چه به من می آید
پیرهنت زیر سرم
خیس اشک و آه است
آن زمان رفتن
مانده در عقربه های ساعت
ای عزیزِ جانم
این زمانِ مانده
این غروبِ تیره
چه به من می آید
((شیما سبحانی))
برچسب ها: شیما سبحانی , اشعار شیما سبحانی , شعر غروب , شعر کوتاه

دلم برای خودم می سوزد
با هر بار رفتنت دلتنگ تر می شوم
تو در یک خداحافظی ساده تکثیر می شوی
و من رفتن هایت را
بدرقه می کنم
((شیما سبحانی))
برچسب ها: شیما سبحانی , اشعار شیما سبحانی , شعر کوتاه , شعر ناب
.: Weblog Themes By Pichak :.




























