
دستم را دراز مي کنم
در آرزوي لمس
به سيمي مسي بر ميخورم
که جريان برق را در خود ميبرد
تکه تکه مي بارم
مثل خاکستر
فرو مي ريزم
فيزيک ، حقيقت را مي گويد
کتاب مقدس ، حقيقت را مي گويد
عشق ، حقيقت را مي گويد
و حقيقت ، رنج است
((هالينا پوشوياتوسکا))
برچسب ها: اشعار شاعران خارجی , شعر ناب , اشعار هالينا پوشوياتوسکا , شعر کوتاه

شاخه ي عشق را شکستم
آن را در خاک دفن کردم
و ديدم که
باغم گل کرده است
کسي نمي تواند عشق را بکشد
اگر در خاک دفنش کني
دوباره ميرويد
اگر پرتابش کني به آسمان
بالهايي از برگ در ميآورد
و در آب ميافتد
با جويها ميدرخشد
و غوطهور در آب
برق ميزند
خواستم آن را در دلم دفن کنم
ولي دلم خانهي عشق بود
درهاي خود را باز کرد
و آن را احاطه کرد با آواز از ديواري تا ديواري
دلم بر نوک انگشتانم ميرقصيد
عشقم را در سرم دفن کردم
و مردم پرسيدند
چرا سرم گل داده است
چرا چشم هايم مثل ستارهها ميدرخشند
و چرا لبهايم از صبح روشنترند
مي خواستم اين عشق را تکهتکه کنم
ولي نرم و سيال بود ، دور دستم پيچيد
و دستهايم در عشق به دام افتادند
حالا مردم ميپرسند که من زنداني کيستم
شاخهي عشق / ((هالينا پوشوياتوسکا))
از کتاب خيانت : شعرهاي شور و شکست / مترجم : محسن عمادي
برچسب ها: اشعار هالينا پوشوياتوسکا , اشعار شاعران خارجی , شعر جهان , شعر خارجی
فرياد مي زنم
هرگاه که ميخواهم زنده باشم
آنگاه که زندگي ترک ميگويدم
به آن ميچسبم
ميگويم زندگي
زود است رفتن
دست گرمش در دستم
لبم کنار گوشش
نجوا ميکنم
اي زندگي
زندگي گويي معشوقيست
که ميرود
از گردنش ميآويزم
فرياد ميزنم
ترکم کني ميميرم
((هالينا پوشوياتوسکا))
ترجمه : عليرضا دولتشاهي و ايونا نويسکا
برچسب ها: اشعار هالينا پوشوياتوسکا , اشعار شاعران خارجی , ابیات ملل , کارت پستال
.jpg)
من جوليت هستم
بيست و سه ساله
يک بار طعم عشق را چشيده ام
مزه تلخ قهوه سياه مي داد
تپش قلبم را تند کرد
بدن زنده ام را ديوانه
حواسم را به هم ريخت
و رفت
من جوليت هستم
ايستاده در مهتابي
با حسي از تعليق
ضجه مي زنم که بازگرد
ندا در مي دهم که بازگرد
لب هايم را مي گزم
خونشان را در مي آورم
و او بازنگشته است
من جوليت هستم
هزار ساله
و هنوز زنده ام
((هالينا پوشوياتوسکا))
برچسب ها: اشعار شاعران خارجی , اشعار هالينا پوشوياتوسکا , شعر , شعر عاشقانه
با من شريک شو
در نان هر روزه ي تنهايي ام
پرکن با حضورت
ديوارهاي غياب را
مذهب کن
پنجره ي ناموجود را
دري باش
بالاي همه درها
که هميشه مي توان آن را
باز گذاشت
((هالينا پوشوياتوسکا))
ترجمه : عليرضا دولتشاهي و ايونا نويسکا
برچسب ها: اشعار هالينا پوشوياتوسکا , اشعار شاعران خارجی , ابیات ملل , کارت پستال
.: Weblog Themes By Pichak :.
























