
درمن تفنگی است
که دوست داشتن را دیگر
بلد نیست
گلوله ها را میبلعم
باروت ها را نفس میکشم
پرم از خشم یک ماشه کشیدن
نشانه میروم
گرگهای که هوس دریدن دارن
برسینه ام یک قشاب پراز گلوله است
خودرا برا انتحاری یک مرگ
پیشمرگ کرده اند
اولین گلوله ام را برایشانی ترسها
گه جای پوتین هایشان برمن کبودی میکند
خالی میکنم
مملوم ازنبرد
درمیدانی که درآن جنگ دوئل است
آری من یک تفنگم برای یک نبرد
وفارغ ازتمام دوست داشتن ها می شوم
دنیا را پراز خشم گلوله ها میکنم
((راحیل مقصودی))
برچسب ها: راحیل مقصودی , اشعار راحیل مقصودی , شاعرانه , شعرکده
تاريخ : جمعه ۱۲ بهمن ۱۴۰۳ | 1:43 | نویسنده : محمد شیرین زاده |
.: Weblog Themes By Pichak :.
























