
من و تو
یا...
همان ما !
فقط ماییم که میدانیم اولین بوسه؛ چطور کشف شد!
بهشت بود
چشمه ی آب زلالش...
من بودم و عشقی که دستهایم را بست!
و تو
پری کوچک دریایی زیبای من!
تشنه ی عشق با دستهای بسته...
کشان کشان،
خودم را کشیدم پیش پای چشمه!
لبهای نمناکت را از آب بیرون آوردی
و لبهایم را مرطوب کردی!
ذوق کردم
و با شیطنت گفتم تا همیشه تشنه خواهم ماند!
خدا دید...
حسادت کرد...
تبعید شدیم!
شدیم این که میبینی؛
هنوز هم تشنه ام ، هنوزم هم...
هر نفس یک بوسه!
((حامد نیازی))
برچسب ها: حامد نیازی , اشعار حامد نیازی , شاعرانه حامد نیازی , شعر ناب
تاريخ : جمعه ۹ مهر ۱۳۹۵ | 4:4 | نویسنده : محمد شیرین زاده |
.: Weblog Themes By Pichak :.
























